تو کوچه ترقه زدندپیرزنه دم در وایساده بود هفت جد یارو رو نفرین کرددو دقیقه بعد نوه خودش ترقه زد در حد بمب هیدروژنی!پیرزنه گفت : قربون قد و بالات مادر مواظب باش!